ترکیب تجاری چیست؟

ترکیب تجاری چیست؟

ترکیب تجاری تجمیع واحدها یا فعالیت های تجاری جداگانه در قالب یک شخصیت اقتصادی است که بر اثر کسب کنترل خالص دارایی ها و عملیات واحد دیگر پدید می آید.
هنگامی که یک واحد تجاری اصلی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم دارنده بیش از نصف سهام با حق رأی یک واحد تجاری باشد، فرض بر وجود کنترل بر آن واحد تجاری است، مگر در موارد استثنایی که بتوان به طور آشکار نشان داد.
ترکیب تجاری ممکن است به دلایل قانونی، مالیاتی یا سایر دلایل، به شیوه های گوناگونی صورت پذیرد. ترکیب می تواند به صورت خرید حقوق مالکانه یا تملک کل یا بخشی از خالص دارایی های واحد تجاری توسط واحد دیگر، از طریق صدور سهام، پرداخت وجه نقد یا واگذاری سایر دارایی ها انجام می شود.

ترکیب تجاری رویدادی است که دو یا چند واحد اقتصادی مستقل تحت کنترل یک شخصیت حسابداری یگانه (واحد) در می آیند.

مهم ترین مزایا و دلایل ترکیب تجاری

  • صرفه جویی در هزینه ها از طریق افزایش مقیاس تولید و حذف برخی از هزینه های ثابت و فعالیت های تکراری
  • دستیابی سریعتر به منابع مالی
  • استفاده از دارایی های نامشهود
  • افزایش سهم بازار و دستیابی به قدرت بازار
  • ریسک پایین، خرید یک خط تولیدی ساخته شده، معمولاً دارای ریسک کمتری نسبت به توسعه و ایجاد آن است.
  • استفاده از مزیت مالیاتی: شرکت های زیان ده، انتخاب مناسبی برای ترکیب توسط شرکت های سودآور به منظور استفاده از معافیت مالیاتی ناشی از زیان عملیاتی می باشند.
  • نبرد قیمت: در جریان رقابت برای تملک شرکت مورد نظر، مدیران شرکت ها اهداف دنیای عقلانی اقتصاد را رها کرده و وارد اهداف روانی و احساسی می شوند.
  • برآورد بالا از هم افزایی: به منظور توجیه پرداخت صرف قیمت سهام بالا، مدیران شرکت های ترکیب کننده اغلب هم افزایی مالی و عملیاتی غیر واقعی را فرض می کنند.

انواع ترکیب از نظر حقوقی

  1. جذب –تملک– ادغام یک طرفه: نوعی ترکیب تجاری است که بعد از ترکیب تجاری یکی از شرکت های وارد شونده باقی مانده و بقیه منحل می شود.
  2. تلفیق–ادغام دو طرفه: نوعی ترکیب تجاری است که بعد از ترکیب تمام شرکت ها منحل شده و یک شرکت جدید به وجود می آید.
  3. تحصیل: نوعی ترکیب تجاری است که بعد از ترکیب تمامی شرکت های مشارکت کننده در ترکیب شخصیت حقوقی خود را حفظ می نمایند .اما یکی از شرکت های وارد شونده در ترکیب تجاری بر شرکت دیگر کنترل دارد.
    برای ترکیب واحدهای تجاری، دو روش حسابداری وجود دارد که عبارتند از: روش خرید و روش اتحاد منافع روش خرید مستلزم مبنای جدیدی برای حسابدهی می باشد. (ارزش های دفتری واحد تحصیل شده در ثبت ترکیب، نادیده گرفته می شوند.)

روش دیگر، روش اتحاد منافع است. در روش اتحاد منافع، ارزش دفتری دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام شرکت های ترکیب شونده به شرکت حاصل از ترکیب منتقل می شود، مانند این که همیشه با هم ترکیب شده بوده اند.
در روش اتحاد منافع دارایی ها و بدهی های واحدهای ترکیبی به مبلغ دفتری در تاریخ ترکیب گزارش می شود. ارائه اطلاعات به مبلغ دفتری برای استفاده کنندگان صورت های مالی واحدهای ترکیبی مبنای مناسبی را برای پیش بینی مبلغ، زمان و میزان اطمینان از تحقق جریان های نقدی آتی فراهم نمی آورد.

ماهیت روش خرید

روش حسابداری خرید هنگامی مناسب است که در ترکیب واحدهای تجاری، حقوق مالکیت عمده ای حذف شود.
روش حسابداری مزبور در جایی استفاده می شود که واحد تحصیل کننده درصدد افزایش دارایی های تحت کنترل خود از طریق انتقال دارایی هایی مانند وجوه نقد، تقبل بدهی یا صدور سهام است.

بهای تمام شده ترکیب جاری

بهای تمام شده ترکیب تجاری عبارت است از وجه نقد و معادل وجه نقد پرداختی و ارزش منصفانه سایر ما به ازاهای خرید واگذار شده در تاریخ تحصیل توسط واحد تحصیل کننده به اضافه هر گونه مخارج تبعی مستقیم ترکیب. در مواردی که ترکیب تجاری شامل بیش از یک معامله است، بهای تمام شده ترکیب تجاری معادل جمع بهای تمام شده کلیه معاملات است. در مواردی که ترکیب تجاری نتیجه بیش از یک معامله است، تمایز تاریخ تحصیل از تاریخ معاملات، مهم است.

این هزینه ها را می توان به دو گروه زیر طبقه بندی نمود:

الف- هزینه های مربوط به انتخاب واحد تجاری جهت ترکیب که این هزینه ها شامل موارد زیر است:
کمیسیون (حق الزحمه دلال)

  1. حق الزحمه حسابداری جهت حسابرسی قبل از تحصیل
  2. حق الزحمه های قانونی در رابطه با قرارداد تحصیل

هزینه های مربوط به تأمین مالی ترکیب که این هزینه ها شامل موارد زیر هستند:

  • حق الزحمه های قانونی و حسابداری مربوط به پذیرش و نام نویسی در بورس اوراق بهادار
  • هزینه انتشار گواهی نامه های سهام هزینه های ثبت و صدور

اوراق بهادار چیست؟

اوراق بهادار چیست؟

اوراق بهادار (Securities) هر نوع ورقه یا مستندی است که متضمن حقوق مالی قابل نقل‌و‌انتقال برای مالک آن باشد. به‌بیان‌دیگر اوراق بهادار نوعی ابزار مالی با قابلیت نقل‌و‌‌انتقال است. این اوراق از هر نوع آن شامل سهام عادی، سهام ممتاز، حق تقدم، سهام جایزه، اوراق مشارکت، مشتقات، اختیار معامله، قرارداد آتی و صکوک که باشد، نوعی ارزش مالی را برای مالک آن به‌همراه دارد.

همچنین شرکت یا نهادی که اوراق بهادار صادر می‌کند، به‌عنوان صادرکننده(توزیع‌کننده) شناخته می‌شود. این اوراق در بازار سرمایه به سه بخش کلی «اوراق بدهی»، «اوراق حقوق صاحبان سهام»، «ابزارهای مشتقه» تقسیم می‌شود.

اوراق بهادار نوعی ابزار مالی

همان‌طور که اشاره شد اوراق بهادار نوعی ابزار مالی است که یا موقعیت مالکیت فرد را در شرکت‌هایی که به‌طور عمومی در بورس معامله می‌شوند(سهام)، نشان می‌دهد، یا نشان‌دهنده نوعی رابطه طلبکاری از یک‌نهاد دولتی یا شرکت است‌(اوراق مشارکت) یا نماینده حقوق مالکیتی است که به‌صورت اختیار خرید یا فروش نمایش داده می‌شود. در واقع اوراق بهادار از هر نوع(سهام، اوراق قرضه و مشارکت یا اختیار معامله) که باشد، نوعی ارزش مالی را به نمایش می‌گذارد.

۱- اوراق بدهی

اوراق بدهی یا اوراق قرضه اسناد یا اوراق بهاداری هستند که به‌موجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد می‌شود مبالغ مشخصی(بهره سالانه) را در زمان‌هایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص(سررسید) اصل مبلغ را بازپرداخت کند. دارنده اوراق مذکور به‌عنوان بستانکار حق دریافت اصل و سود آن را دارد، ولی هیچ مالکیتی در شرکت ندارد.

انواع اوراق‌بدهی را می‌توان تحت عنوان اوراق خزانه دولتی، اوراق صکوک شرکتی، اوراق مشارکت ‌دولتی و شرکتی، اوراق مرابحه، اوراق استصناع، اوراق منفعت، اوراق سلف موازی استاندارد، گواهی‌سپرده، سهام ممتاز و اوراق بهادار وثیقه‌ای نام برد.

اینکه چرا به این اوراق، اوراق بدهی گفته می‌شود، به دلیل ویژگی‌های مختلف این اوراق است. در درجه اول به این دلیل است که عمدتا شرکت‌هایی که مشکل منابع مالی دارند یا نقدینگی کافی برای انجام کارهایشان ندارند، به‌جای اینکه از بانک وام بگیرند با انتشار این اوراق به‌نوعی اقدام به جمع‌آوری نقدینگی سرمایه‌گذاران کرده که اصطلاحاً در علوم مالی به آن تامین‌مالی جمعی گفته می‌شود.

این کار به این دلیل انجام می‌شود که شرکت برای ادامه فعالیت‌هایش یا انجام پروژه‌های جدیدتر نیاز به پول دارد. از جنبه دیگر در علم اقتصادی بدهی هم نوعی دارایی ارزشمند تلقی می‌شود، چراکه شما از طریق خلق آن و بازپرداخت آن در آینده صاحب دارایی بیشتری می‌شوید.

متقاضیان اصلی انتشار اوراق بدهی معمولا دولت‌ها هستند و اوراق بدهی دولتی یکی از معتبرترین نوع اوراق بدهی در جهان است که در عین حال ریسک اعتباری کشورها را هم نمایان می‌کند. در واقع هرچه اوراق بدهی دولتی یک کشور ارزشمندتر باشد، به معنای این است که اقتصاد و دولت آن کشور از شرایط بهتری برخوردار است.

۲- سهام

در میان اوراق بهادار موجود در بازار، سهام متداول‌ترین ورقه بهادار محسوب می‌شود. سهام، دارای ارزش اسمی بوده و تعداد آن برای هر شرکت، بسته به میزان سرمایه آن شرکت متغیر است. ارزش اسمی هر سهم عادی در بورس اوراق بهادار برابر با ۱۰۰ تومان یا ۱۰۰۰ ریال است. تعداد سهام عادی هر شرکت نیز حاصل تقسیم سرمایه آن بر ارزش اسمی هر سهم است. سهام عادی یک نوع دارایی مالی است که نشان‌دهنده مالکیت صاحب آن در یک شرکت است. گفتنی است سهامداران صاحب سود سهام سالیانه، دارای حق رای در مجامع آن شرکت و برخوردار از منافع افزایش یا کاهش قیمت سهام هستند. برخلاف دارندگان اوراق بدهی که عموماً فقط سود و ارزش اسمی دریافت می‌کنند، دارندگان سهام قادر هستند تا از سود سهام خود منفعت کسب کنند.

۳- اوراق بهادار مشتقه

قراردادهای مشتقه به نوعی از قراردادهای مالی اطلاق می‌‌‌‌شود که ارزش خود را از کالای فیزیکی(دارایی پایه) یا مالی می‌‌‌‌گیرند. دارایی پایه می‌‌‌‌تواند به شکل سهام، کالا، نرخ‌های بهره، صنعت ساخت‌و‌ساز یا هر نوع دارایی دیگر باشد.

اوراق مشتقه در واقع نوعی اوراق بهادار با قیمتی هستند که ارزش آن به یک یا چند دارایی که از آن مشتق می‌شوند، بستگی دارد. خود مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف بر اساس یک یا چند دارایی. ارزش مشتقه به‌وسیله نوسانات دارایی مبنا تعیین می‌شود. رایج‌ترین دارایی‌های مبنا عبارت‌اند از سهام، طلا، کالاها، ارز، شاخص‌های بازار و…

اوراق مشتقه به‌طورکلی یا در بازار بورس یا در بازارهای متشکل خارج از بورس معامله می‌شوند. اوراق مشتقه خارج از بورس بخش بزرگ‌تری از مشتقه‌ها را تشکیل می‌دهند و قانون‌گذاری نشده‌اند، درحالی‌که مشتقه‌های معامله شده در بورس استانداردسازی شده‌اند. اوراق مشتقه معامله شده خارج از بورس معمولاً ریسک بیشتری نسبت به مشتقه‌های استاندارد دارند.به‌طور مشروح امروزه چهار نوع اوراق مشتقه اصلی مورد معامله قرار می‌گیرد که شامل «قراردادهای سلف»، «قراردادهای آتی»، «قراردادهای اختیار معامله» و «قراردادهای معاوضه» می‌شود.

سر قفلی چیست؟

سرقفلی چیست؟

سرقفلی به زبان ساده حقی است که مستاجر با پرداخت مبلغی به مالک در محل تجاری پیدا می‌کند و برابر این حق می‌تواند از محل تجاری با اجاره ناچیزی استفاده کند.

به گزارش ایسنا، بنابر اعلام بنیاد حقوقی بین‌المللی سنا، یک فرد، برای اجاره مغازه‌ای که یک میلیارد تومان ارزش دارد، ماهیانه ۱۰ میلیون تومان اجاره پرداخت می‌کند در حالی که اگر همان فرد ۹۰۰ میلیون تومان از بابت سرقفلی مغازه پرداخت کند، می‌تواند با ماهی ۱۰۰ هزار تومان اجاره از منافع عین مستاجره استفاده کند در شق دوم مستاجر حق سرقفلی دارد.

خرید مغازه سرقفلی

خرید مغازه سرقفلی ترتیبات و تشریفات خاص خود را دارد اگر سرقفلی مشمول قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ باشد، خریدار می‌بایست قبل از اقدام به خرید از رضایت مالک به انتقال سرقفلی اطمینان حاصل کند در غیر این صورت ممکن است بعد از امضاء قرارداد با عدم رضایت مالک مجبور به تخلیه محل سرقفلی با نصف حق کسب پیشه شود. بنابراین پیشنهاد می‌شود برای خرید مغازه سرقفلی حتما از مشاور و وکیل سرقفلی متخصص این حوزه استفاده شود.

انواع سرقفلی

در حال حاضر در حقوق ایران به لحاظ حقوقی دو نوع سرقفلی  قابل بررسی می‌باشد.

۱- سرقفلی ناشی از حق کسب و پیشه

این نوع سرقفلی در واقع همان حق کسب و پیشه ناشی از قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ است که در عرف بین مردم از آن تحت عنوان سرقفلی یاد می‌شود و تحت همین عنوان مغازه‌های دارای حق کسب‌وپیشه بین کسبه و بازاریان نقل‌وانتقال می‌گردد.

 ۲-سرقفلی واقعی

سرقفلی که از آن تحت عنوان سرقفلی واقعی یاد می‌شود، سرقفلی است که ناشی از حق کسب پیشه نیست، بلکه مستاجر در بدو ورود به عین مستاجره با پرداخت مبلغی به مالک، سرقفلی مغازه را خریداری کرده است، این نوع سرقفلی نیز در دو مبحث قابل بحث است.

۱-۲سرقفلی واقعی در زمان قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶

این نوع سرقفلی در کنار حق کسب و پیشه حاصل از قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ قرار دارد و در بسیاری از موارد باعث اشتباه بازاریان و مردم و حتی در بعضی مواقع صاحب نظران و حقوقدانان می‌شود. از آنجا که برای مستاجران مشمول قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ حق کسب وپیشه ایجاد می‌شود. در صورتی که مستاجر در بدو ورود به عین مستاجره سرقفلی نیز به مالک پرداخت کرده باشد علاوه بر حق کسب پیشه دارای حق سرقفلی نیز هست.

۲-۲سرقفلی قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۷۶

این نوع سرقفلی اولین بار در حقوق ایران در سال ۱۳۷۶ در قانون روابط موجر و مستاجر پیش‌بینی شد و شرایط تخلیه، تخلف و انتقال این سرقفلی کاملا با سرقفلی ناشی از حق کسب پیشه متفاوت است که متاسفانه اشتباه در این حوزه و مقایسه این نوع سرقفلی با سرقفلی قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ باعث ضرر های جبران ناپذیری برای کسبه و بازاریان می‌شود.

موارد تخلیه مغازه سرقفلی

مواردی که در این مبحث برای تخلیه مغازه‌های سرقفلی ارائه می‌شود مخصوص سرقفلی ناشی از حق کسب پیشه و تجارت است با توجه به محدودیت موارد تخلیه در قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ مغازه‌های سرقفلی مشمول قانون ۱۳۵۶ در ۷ مورد قابل تخلیه است.

تخلیه با پرداخت کامل سرقفلی

مالک در سه مورد می‌تواند صاحب سرقفلی مغازه را با پرداخت تمام سرقفلی تخلیه کند.

۱-تخلیه به جهت تخریب و نوسازی

صاحب ملک می‌تواند با اخذ جواز از شهرداری یا گواهی مبنی بر ساخت تقاضای تخلیه مغازه سرقفلی را کند. در این صورت دادگاه با بررسی مستندات مالک بعد از احراز صحت جواز ساخت یا گواهی شهرداری با ارجاع امر به کارشناس و تعیین ارزش سرقفلی مغازه حکم تخلیه مغاره سرقفلی را مشروط بر پرداخت ارزش ریالی سرقفلی صادر خواهد کرد.

۲-تخلیه به جهت نیاز شخصی به کسب و کار

مالک در صورتی که کسب و کاری نداشته باشد و برای امرار معاش نیاز به استفاده از مغازه خود داشته باشد بعد از اثبات نیاز شخصی در دادگاه می‌تواند با پرداخت کامل سرقفلی مستاجر برابر نظر کارشناس رسمی دادگستری مغازه را تخلیه و در اختیار بگیرد.

۳-تخلیه به جهت نیاز به سکونت

صورتی که محل سرقفلی قابلیت سکونت داشته باشد مالک می‌تواند برای سکونت خود فرزندان همسر و پدر و مادر خود تقاضای تخلیه محل سرقفلی را کند در این صورت نیز مالک مکلف به پرداخت کامل ارزش ریالی سرقفلی مغازه می باشد.

تخلیه با پرداخت نصف سرقفلی

در قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ در صورت تخلف مستاجر یا سرقفلی دار سرقفلی مغازه او کاملا ساقط می‌شود فقط در یک مورد در صورتی که مستاجر از مقررات قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ تخلف نماید، نصف سرقفلی او ساقط می‌شود مستاجر در صورت انتقال حق سرقفلی خود به غیر بدون رعایت مقررات ماده ۱۹ قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ مالک می‌تواند مستاجر را با پرداخت نصف سرقفلی برابر نظر کارشناس تخلیه نماید در این صورت سرقفلی حسب مورد به مستاجر یا متصرف پرداخت خواهد شد.

تخلیه بدون پرداخت سرقفلی

 

تخلیه بدون پرداخت سرقفلی

در سه مورد مالک می‌تواند بدون پرداخت سرقفلی مغازه خود را از دست صاحب سرقفلی بگیرد به عبارت دیگر مالک در سه مورد زیر حق درخواست تخلیه بدون پرداخت سرقفلی مغازه را دارد.

۱- در صورت کاربری مغازه سرقفلی بدون رضایت مالک

در صورتی که صاحب سرقفلی بدون رضایت مالک شغل خود را تغییر دهد مالک حق درخواست تخلیه دارد و در این صورت بدون پرداخت ریالی از بابت سرقفلی حکم تخلیه صاحب سرقفلی با اثبات تغییر کاربری سرقفلی صادر خواهد شد مستاجر یا صاحب سرقفلی مغازه صرفاً در دو مورد می‌تواند بدون رضایت مالک شغل خود را تغییر دهد.

در صورتی که هیچ شغلی در اجاره‌نامه قید نشده باشد.

در صورتی که حق تغییر شغل و تغییر کاربری محل سرقفلی را داشته باشد.

۲-تخلیه به جهت ترتیب تفریط

تعدی و تفریط به زبان ساده عبارت است از برخلاف شروط قراردادی یا عرفی نسبت به محل سرقفلی اقدام نماید. به عنوان مثال مستاجر برابر عرف مکلف به برف‌روبی مغازه می‌باشد در صورتی که از عدم برف‌روبی مغازه زیانی متوجه مغازه شود مرتکب تخلف شده است. در صورتی که مستاجر اقدام به تاسیس و ایجاد بالکن در مغازه نماید مرتکب تعدی شده است. مصادیق تعدی و تفریط در رویه دادگاه‌ها متفاوت و مختلف است اما با توجه به اینکه  مجازات تعدی و تفریط بسیار شدید و موجب سقوط کل سرقفلی مستاجر می‌شود اکیدا توصیه می‌شود قبل از هر نوع اقدامی نسبت به محل سرقفلی مغازه با وکیل ملکی و وکیل سرقفلی متخصص و صلاحیت دار مشورت شود

۳- عدم پرداخت اجاره بها و موارد فسخ اجاره بها

از جمله مواردی که مالک می‌تواند بدون پرداخت ریالی از بابت سرقفلی مغازه، سرقفلی را تخلیه نماید تخلیه به جهت عدم پرداخت اجاره بها است از این رو پیشنهاد می‌شود مستاجران و صاحبان سرقفلی در پرداخت اجاره بها وسواس به خرج داده و به شدت پرداخت به موقع اجاره بها را  جدی بگیرند.

تعمیرات مغازه سرقفلی

تعمیرات مغازه سرقفلی از جمله مواردی است که سوالات بسیار زیادی از طرف صاحبان سرقفلی و مستاجران در این مورد مطرح می شود از جمله صاحبان سرقفلی سوال می کنند تعمیرات سطحی محل سرقفلی تعویض درب قدیمی محل سرقفلی یا سرامیک کردن کف مغازه یا دیوار مغازه نیاز به رضایت مالک دارد یا خیر پاسخ منفی است چنین اقداماتی نیاز به رضایت مالک ندارد از آنجا که تعمیرات جزئی قانونا به عهده مستاجر است و تعمیرات اساسی و کلی به عهده مالک این چنین تعمیراتی جزیی و برای استفاده بهینه از محل کسب بوده و نیازی به رضایت مالک ندارد اما برای برطرف شدن هرگونه شبهه و جلوگیری از هر گونه اقدامات قضایی مالک در آینده توصیه می‌شود قبل از اقدام به تعمیرات سطحی یا تعویض درب یا دکور مغازه وضعیت فعلی مغازه را از طریق تامین دلیل از شورای حل اختلاف ثبت و ضبط تا در صورتی که مالک در آینده به این بهانه اقدام به طرح دعوای تخلیه از بابت تهدید نماید دلیل محکمی مبنی بر اقدامات انجام شده و وضعیت قبلی مغازه موجود باشد.

توقیف مغازه سرقفلی

سرمایه بسیاری از بازاریان و کسبه سرقفلی مغازه آنها می باشد معمولاً وقتی کاسب و سرقفلی داری بدهکار می شود اولین سوالی که مطرح می شود این است که آیا سرقفلی مغازه بدهکار از بابت وصول بدهی قابل توقیف است پاسخ مثبت است اما با توجه به تقسیم بندی ذکر شده صرفاً سرقفلی واقعی قابل توقیف است و سرقفلی ناشی از حق کسب پیشه قابل توقیف نیست.

ترازنامه چیست؟

ترازنامه چیست؟

ترازنامه گزارشی از دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام یک شرکت در یک زمان مشخص است و مبنایی برای محاسبه‌ی نرخ‌های بازگشت و ارزیابی ساختار سرمایه‌ای شرکت به شمار می‌رود. در واقع ترازنامه یک صورت مالی است که تصویری لحظه‌ای از دارایی‌ها و دیون یک شرکت و میزان سرمایه‌گذاری سهام‌داران را به نمایش می‌گذارد. با ما همراه باشید تا با این صورتِ مالیِ کاربردی بیشتر آشنا شویم.

فرمول ثابت ترازنامه به شرح زیر است که در آن دارایی‌ها در یک طرف معادله و حاصل‌ِجمع بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام در طرف دیگر آن قرار دارد:

دارایی‌ها = بدهی‌ها + حقوق صاحبان سهام

همان‌طور که در فرمول بالا مشخص است و همچنین بر پایه‌ی بدیهیات، یک شرکت باید برای پرداخت تمام چیزهایی که خواهان مالکیت آنهاست (دارایی‌ها) یا باید پول قرض کند (بدهی‌ها) یا باید آن را از سرمایه‌گذاران بگیرد (حقوق صاحبان سهام).

مثلا اگر یک شرکت از بانک وامی ۵ ساله به مبلغ ۴ میلیون تومان بگیرد، دارایی آن شرکت -به‌ویژه از نظر نقدی- ۴ میلیون تومان افزایش پیدا خواهد کرد؛ بدهی‌های شرکت نیز -به ویژه از نظر حساب بدهی‌های بلندمدت- به میزان ۴ میلیون تومان بالا خواهد رفت و در این صورت دو طرف معادله به تعادل کشیده می‌شود. اگر شرکت ۸ میلیون تومان از سرمایه‌گذاران دریافت کند، دارایی‌های آن و همین‌طور حقوق صاحبان سهام به همین میزان افزایش پیدا خواهد کرد. همه‌ی عایدی مازاد شرکت از بدهی‌ها به حساب حقوق ذی‌نفعان خواهد رفت که همین موضوع نشان‌دهنده‌ی خالص دارایی‌های صاحبان است. این عایدی‌ها در طرف دارایی‌ها به تعادل کشیده ‌خواهد شد و به‌صورت وجه نقد، سرمایه‌گذاری، موجودی یا سایر دارایی‌ها خود را نشان می‌دهد.

دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام هریک متشکل از حساب‌های کوچکی هستند که مشخصات مالی شرکت را به تفصیل تشریح می‌کنند. این حساب‌ها در هر صنعت تفاوت فراوانی با یکدیگر دارند و در همین شرایط می‌توانند بسته به نوع کسب و کار اقتضائات متفاوتی داشته باشند. به همین دلیل بسیاری از مدیران سراغ برونسپاری خدمات حسابداری و خدمات مالیاتی خود می‌روند تا بتوانند زمان ارزشمند خود را به‌صورت هدفمند صرف بهبود هسته‌ی اصلی کسب‌وکارشان کنند و در نهایت هزینه‌ی کمتری هم بپردازند. همچنین با بهره‌گیری از مشاوره مالیاتی این مؤسسات، بدون نگرانی در مسیر امن مالیاتی به فعالیت خود ادامه می‌دهند.

اقلام ترازنامه

اقلام ترازنامه

۱. دارایی‌ها در ترازنامه

در بخش دارایی‌ها، حساب‌ها از بالا به پایین به ترتیب نقدینگی‌، یعنی بر اساس میزان سهولت تبدیل دارایی به پول نقد فهرست می‌شوند. دارایی‌ها به دو قسمت دارایی‌های جاری، یعنی دارایی‌هایی که در طول یک سال یا کمتر به پول نقد تبدیل می‌شوند، و دارایی‌های غیرجاری یا بلندمدت، یعنی دارایی‌هایی‌ که مدت زمان تبدیل آنها به پول نقد بیش از یک سال است، تقسیم می‌شوند.

دارایی‌های جاری
  • پول نقد یا معادل نقد: نقدترین حالت دارایی است که می‌تواند در شکل اوراق خزانه، گواهی سپرده‌ی کوتاه مدت، و ارز احتیاطی باشد؛
  • اوراق بهادار قابل‌فروش: اوراق بهادار سهام و بدهی که برای آن بازار دست به نقد وجود دارد؛
  • حساب‌های قابل‌نقد: پولی است که مشتریان به شرکت بدهکارند که شاید شامل مستمری برای حساب‌های مشکوک باشد؛ چرا که می‌توان همیشه انتظار داشت تعدادی از مشتریان دیون خود را پرداخت نکنند؛
  • موجودی کالا: کالاهای موجود برای فروش که دارای هزینه‌ی کمتر یا قیمت پایینی در بازار هستند؛
  • مخارج پیش‌پرداخت‌شده: مبالغی که پیش از این برای آنها هزینه شده است مثلا بیمه، قراردادهای تبلیغ یا اجاره.
دارایی‌های غیر جاری
  • سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت: اوراق بهاداری که تا سال بعد نقدشدنی نخواهند بود؛
  • دارایی‌های ثابت: دارایی‌هایی ازجمله زمین، ماشین‌آلات، تجهیزات، ساختمان و سایر دارایی‌های با دوام؛
  • دارایی‌های نامشهود: دارایی‌های غیرفیزیکی اما ارزشمند از قبیل مالکیت معنوی و سرقفلی. در مجموع دارایی‌های نامشهود تنها زمانی در ترازنامه آورده می‌شوند که توسط سازمان کسب شده باشند تا اینکه درون سازمان توسعه داده شده باشند؛ ارزش این دارایی‌ها ممکن است به شدت دست‌کم گرفته شود.
۲. بدهی‌ها در ترازنامه

بدهی‌ دیونی است که شرکت باید به طرف‌های خارج از سازمان بپردازد و می‌توانند طلب تأمین‌کنندگان، سود اوراق قرضه‌ی صادره به طلبکاران، اجاره‌بها، تسهیلات و حقوق و دستمزد باشد. بدهی‌های جاری بدهی‌هایی هستند که موعد سررسید آنها در طی یک سال است و بر اساس تاریخ سررسید فهرست می‌شوند. بدهی‌های بلندمدت هم سررسید‌های بالای یک سال دارند.

بدهی‌های جاری

  • بخش فعلی بدهی‌های بلند مدت
  • بدهی بانکی
  • سود قابل‌ پرداخت
  • اجاره، مالیات، تسهیلات
  • دستمزدهای قابل‌پرداخت
  • پیش‌ پرداخت به مشتریان
  • سود سهام قابل‌پرداخت

بدهی‌های غیر جاری

  • دیون بلندمدت: سود و اصل اوراق قرضه‌ی صادره؛
  • بدهی‌های مالیاتی تعلیق‌شده: مالیات‌های افزوده شده که تا سال آینده پرداخت نخواهند شد.

بعضی از بدهی‌ها در ترازنامه آورده نمی‌شوند. اجاره‌ی عملیاتی نمونه‌ای از این دست بدهی‌هاست.

۳. حقوق صاحبان سهام در ترازنامه

حقوق صاحبان سهام پولی است که به صاحبان کسب‌وکار یعنی صاحبان سهام آن اختصاص دارد. این پول با عنوان «دارایی خالص» هم شناخته می‌شود چرا که معادل کل دارایی‌های یک شرکت منهای بدهی‌هایی است که به غیرصاحبان سهام باید پرداخت شود.

سود انباشته، سود خالص یک شرکت است که یا بر روی کسب‌وکار مجددا سرمایه‌گذاری می‌شود یا برای پرداخت دیون مورد استفاده قرار می‌گیرد و مابقی نیز بین صاحبان سهام به‌صورت سود سهام توزیع می‌شود.

سهام خزانه‌داری، سهامی است که شرکت یا آن را بازخرید می‌کند یا از ابتدا صادر نمی‌کند. این سهام را می‌توان در تاریخی دیگر فروخت تا نقدینگی یا اندوخته را بالا برد و مانع تصاحب خصمانه شد.

بعضی از شرکت‌ها اقدام به صدور سهام ممتاز می‌کنند که جدای از سهام‌های عادی در بخش حقوق صاحبان سهام فهرست می‌شوند. به سهام ممتاز یک ارزش نسبی دلخواه تخصیص داده می‌شود (در بعضی موارد برای سهام‌‌های عادی هم همین کار انجام می‌شود) اما به‌قدری کم است که هیچ باری بر روی ارزش بازاری سهم‌ها تحمیل نمی‌کند. حساب‌های سهام ممتاز و سهام عادی با ضرب ارزش نسبی در تعداد سهم‌های صادره محاسبه می‌شود.

سرمایه‌ی پرداخت‌شده‌ی اضافی یا مازاد سرمایه، نشان‌دهنده‌ی مقداری است که صاحبان سهام مازاد بر حساب‌های سهام عادی یا سهام ممتاز سرمایه‌گذاری کرده‌اند که بر حسب ارزش نسبی است تا قیمت بازار. حقوق صاحبان سهام مستقیما با بازار سرمایه شرکت در ارتباط نیست: حقوق صاحبان سهام بر اساس قیمت جاری سهام است در حالی که سرمایه پرداخت‌شده مجموع ارزشی (equity) است که با هر قیمتی خریداری شده است.

مهم‌ترین آیتم‌های ترازنامه در تجزیه و تحلیل‌های اساسی

تحلیلگران و مؤسساتی که مشاوره مالی می‌دهند به‌طور معمول کارشان را با بررسی ترازنامه آغاز می‌کنند. علت این است که ترازنامه تصویری لحظه‌ای از دارایی و بدهی‌های شرکت در یک نقطه از زمان است؛ نه همانند صورت سود و زیان در یک دوره‌ی خاص زمانی. بسیاری از کارشناسان پول نقد را به‌عنوان مهم‌ترین آیتم ترازنامه‌ی یک شرکت می‌دانند. سایر آیتم‌های مهم عبارتند از حساب‌های ‌دریافتی، سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت، املاک و مستقلات و تجهیزات و آیتم‌های عمده‌ی بدهی.

چگونگی تفسیر ترازنامه

ترازنامه تصویری لحظه‌ای از وضعیت مالی شرکت در زمانی مشخص را نمایش می‌دهد. ترازنامه به خودی خود نمی‌تواند اطلاعاتی از روندهایی را که در دوره‌ی زمانی طولانی رخ می‌دهد در اختیار شما قرار بدهد. به همین علت، آن را باید با ترازنامه‌ی دوره‌های گذشته در همان سازمان مقایسه کرد. همچنین می‌توان ترازنامه را با سایر کسب‌وکارهای همان صنعت مقایسه کرد چرا که صنایع مختلف رویکرد‌های خاص خود را در مسائل مالی دارند.

نسبت‌های فراوانی از جمله نسبت بدهی به سهام را می‌توان از ترازنامه به دست آورد که به کمک آن سرمایه‌گذاران می‌توانند از سلامت فعالیت مالی شرکت مطلع شوند. صورت سودوزیان و صورت جریان وجوه نقد نیز اطلاعات ارزشمندی به منظور ارزیابی وضعیت مالی شرکت‌ها به دست می‌دهند.

رشته حسابداری در بازار کار ۱۴۰۰

رشته حسابداری در بازار کار 1400

به طور کلی حسابداری زبانی است که راجع به موقعیت مالی یک سازمان اطلاعاتی را فراهم می‌کند، همچنین سیستمی است که در آن فرایند‌ هایی مانند جمع‌آوری اطلاعات، طبقه‌بندی داده‌ها، ثبت و تهیه گزارشات مربوط به‌ آن‌ها انجام می‌شود تا مدیران و تصمیم‌گیرندگان نهایی بتوانند از این داده ‌ها استفاده کنند.

حسابداری در بازار کار

اصولی ترین روش برای یادگیری حسابداری روش تئوری است؛ رشته حسابداری یکی از رشته ‌های مشترک در سه رشته علوم تجربی، ریاضی و علوم انسانی است و ریاضی از مهم‌ترین درس های آن می باشد، پس هر فردی که به ریاضیات علاقه داشته باشد می‌تواند از این سه رشته وارد حسابداری شود و مدرک دانشگاهی آن را کسب کند. این رشته در هر سه مقطع کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکتری امکان ادامه تحصیل وجود دارد.

همچنین می توان گفت در واقعی یکی از شغل های پر درآمد این روزها حسابداری است و تحصیل در رشته حسابداری مساوی است با آینده ای با حقوق و درآمد بالای پنج میلیون تومان که بنا بر میزان تلاش و جایگاه شغلی فرد، این میزان به مبالغی بالاتر نیز می رسد.

شاغلال حسابداری می توانند بر دو نوع فعالیت کنند یکی حسابداری داخلی، که حسابرسان شرکت موظف‌ هستند داده‌ های مربوط به شرکت را جمع‌ آوری کنند و پس از تحلیل و طبقه‌بندی آن‌ها گزارشات مربوطه را به ‌صورت ماهانه و سالانه به مدیر شرکت و یا سازمان‌ های دیگر ارائه دهند. در این بخش حسابداران فرایند مالی داخلی شرکت را بررسی می‌کنند و رابط بین هیات مدیره و بخش‌های دیگر شرکت ‌هستند. دیگر فعالیت آن حسابداری مستقل است که در آن سازمان ‌های مختلف برای کاهش هزینه مربوط به حسابداری، امور مالی خود را به شرکت‎های حسابرسی می سپارند. شرکت‌های حسابرسی داده‌ها را تحلیل و بررسی می‌کنند و پس از انجام محاسبات مربوطه گزارشات خود را به سهام‌داران و مدیران شرکت ارائه‌ می کنند. همچنین در این بخش حسابدارن مستقل بین صاحبان و هیات مدیره ارتباط برقرار می‌کنند.

انواع حسابداری

حسابداری صنعتی (Cost Accounting)

حسابداری صنعتی معمولا با نام حسابداری بهای تمام شده شناخته می شود، که وظیفه اصلی آن محاسبه و برآورد بهای تمام شده محصولات تولید شده شرکت می باشد.

آنچه که در حسابداری صنعتی مورد اهمیت است مدیریت هزینه ها و کاهش آن تا سطح معقول با هدف افزایش سود شرکت می باشد.

می توان به این صورت بیان کرد که حسابداری صنعتی در خدمت تولید است. در این نوع  حسابداری مرحله به مرحله، سفارش به سفارش و عدد به عدد، تمام موارد با دقت ثبت و ضبط می شود تا در نهایت بتوان یک اطلاعات آماری و عددی از کل فرایند تولید به دست آورد.

معمولا تصور می‌شود کاربرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده محدود به کارخانه ها و صنایع تولیدی می‌ باشد ولی سایر موسسات نیز از حسابداری بهای تمام شده بهره برده و از روش های حسابداری بهای تمام شده در بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، شرکت‌های هواپیمایی، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها و…در جهت کارایی بیشتر استفاده می شود.

حسابداری مالیاتی (Tax Accounting)

حسابداری مالیاتی شامل برنامه ریزی های مالیاتی و تهیه اظهارنامه مالیاتی طبق قوانین اساسنامه های مربوط به مالیات است. حسابداری مالیاتی به مشتریان کمک می کند تا امور مربوط به مالیات را طبق قوانین و مقررات مالیاتی مدیریت کنند و هدف این نوع حسابداری بررسی وجوه ورودی و خروجی مرتبط با افراد و نهادهاست.

این نوع حسابداری شامل تعیین و محاسبه مالیات بر درآمد، انواع دیگر مالیات ها، پرداخت به موقع آنها به سازمان امور مالیاتی، همچنین خدمات مالیاتی دیگر مانند راه های به حداقل رساندن مالیات به صورت قانونی و سایر موارد مرتبط با مالیات است.

بنابراین حسابداران مالیاتی صورت‌های مالی تهیه شده تحت اصول حسابداری مالی را تنظیم می‌کنند تا تفاوت آن را با قوانین مقرر شده در قوانین مالیاتی محاسبه کنند، سپس اطلاعات توسط متخصصین مالیات برای برآورد مسئولیت مالیاتی یک شرکت و برای اهداف برنامه‌ریزی شده مالیاتی استفاده می‌شود.

مشاور مالیاتی علاوه بر اشراف به امور حسابداری معمول، از اشراف لازم به مجموعه قوانین مالیاتی خاصه قانون مالیات‌ های مستقیم موارد (مالیات بر درآمد، معافیت‌های مالیاتی، وظایف اشخاص ثالث، آیین نامه تحریر دفاتر و …) و همینطور قانون مالیات برارزش افزوده و استانداردهای حسابداری برخوردار باشد تا بتواند به موقع و موثر به تکالیف مودیان بپردازد و مانع از بروز جرائم مالیاتی شود و همچنین با بهره‌مندی از بخشودگی‌ های مالیاتی به مجموعه کاری خود سود برساند.

حسابداری دولتی  (Governmental Accounting)

حسابداری دولتی عبارت است از یک سیستم اطلاعاتی، که اطلاعات مربوط به فعالیت های مالی موسسات دولتی را جمع آوری، تجزیه تحلیل، ثبت و طبقه بندی رویداد های بودجه‌ ای و مالی دستگاه‌ های اجرایی، که زیرمجموعه دولت هستند را گزارش میکند. این داده‌ ها در راستای برنامه ‌ریزی و تصمیم‌ گیری، به منظور نحوه کنترل بودجه، مورد استفاده قرار می‌ گیرند.

این نوع حسابداری به عنوان حسابداری عمومی نیز شناخته می‌شود. حسابداری دولتی تضمین می‌کند که وضعیت مالی و عملکرد نهادهای بخش دولتی در متن بودجه تنظیم شده است، زیرا محدودیت‌ های مالی اغلب نگرانی اصلی بسیاری از دولت‌ها است. در این نوع حسابداری تمرکز بیشتر بر درآمد و هزینه‌های خصوصی دولتی است.

بر خلاف حسابداری مالی که تحت استانداردهای حسابداری انجام می‌شود، حسابداری دولتی توسط استانداردهای حسابداری دولتی مدیریت می‌شود که اصول ردیابی و گزارش دهی را در همه سطوح دولت تعیین می‌کند.

تفاوت بین حسابداری مالی و دولتی این است که اشخاص حقوقی دولتی از حساب‌های مستقلی برای کنترل درآمدها و هزینه‌ها استفاده می‌کنند؛ این روش ثبت و ردیابی برای کنترل دقیق بودجه کشور ضروری است تا مشخص شود که هر حساب یا پروژه چگونه عمل کرده است و پول مردم چگونه خرج می‌شود.

سازمان‌های دولتی و شرکت‌ها هنگام برنامه ریزی فعالیت‌های خود برای یک سال، سه ماهه یا سایر دوره مالی مشخص، به حسابداران دولتی وابسته هستند. قانون‌گذاران دولتی که مسئول تخصیص بودجه می باشند، به گزارش سازمان‌ها و همین حسابداران دولتی وابسته هستند. بسیاری از این گزارش‌ها ممکن است در دسترس عموم قرار بگیرد تا مردم بدانند که دولت در چه زمینه‌هایی و در کجا هزینه کرده است، اما بخش اعظم آن محرمانه است و تنها در اختیار دولت و سازمان‌های وابسته به آن قرار می گیرد.

حسابداری مدیریت (Management Accounting)

حسابداری مدیریت شامل تجزیه و تحلیل مالی، بودجه بندی و پیش بینی، تحلیل هزینه، ارزیابی تصمیمات تجاری و زمینه های مشابه می باشد. تمرکز اطلاعات حسابداری مدیریت عمدتا بر ارائه اطلاعات مورد استفاده ذینفعان داخلی شرکت تمرکز دارد. که در آن سند حسابداری و برنامه ریزی مالی یک سازمان را با دقت بررسی می‌کنند. این نوع حسابداری در راستای کمک به مدیریت در تصمیم‌گیری مستقیم از طریق تجزیه و تحلیل سودآوری، وضعیت قیمت و ورود به بازار است.

حسابداری مدیریت به گونه‌ای است که اطلاعات لازم را برای تصمیم‌گیری در مورد یک تجارت را در اختیار مدیریت قرار می دهد.

این اطلاعات دقیق تر از اطلاعاتی است که به ذینفعان خارجی شرکت (مانند سهامداران) داده می شود. تمرکز حسابداری مدیریت بر رفع نیازهای اطلاعاتی مدیریت است.

افزایش استفاده مدیران از اطلاعات مالی موجب شد که روش های هزینه یابی تولیدات، خدمات و فعالیت ها بهبود و توسعه یابد و اطلاعات مفصل تری از جنبه های مختلف مالی فعالیت ‌ها فراهم آید.

حسابداری حقوقی (Forensic Accounting )

حسابداری حقوقی یا قضایی ترکیب خاصی از حسابداری، حسابرسی و تکنیک‌های بازرسی است که برای تحقیق و بازرسی فعالیت‌های مالی اشخاص حقیقی و حقوقی استفاده می‌شود و به‌ صورت متداول توسط بانک‌ها، وکلا و کسب‌وکارها استفاده می‌شود تا تراکنش‌های مالی یک پرونده قانونی را بررسی و گزارش کنند.

حسابدار های حقوقی به ‌صورت مستمر در پرونده های کلاهبرداری و جرائم مالی استفاده می‌شوند و با استفاده از تکنیک‌ های جمع ‌آوری، آماده‌سازی، آنالیز و گزارش داده به روند حل پرونده کمک می‌کنند.

همچنین حسابدارهای حقوقی ممکن است برای ایجاد یا اصلاح داده مالی در دادگاه احضار شوند تا مشاهدات خود را گزارش کنند.

این نوع حسابداری مستلزم بررسی اثرات مالی، ضرر یا کشف تقلب مالی است.

هدف از حسابداری قانونی در واقع جمع‌ آوری تمام اسناد موجود و ثبت تمام معاملات اعتباری و بدهی‌ها به طور دقیق و جامع در قالب صورت‌ های مالی می باشد.

حسابداری قضایی به معنی استفاده از تخصص حسابداری در پرونده های دادرسی و دعاوی قضایی، تحقیقات مرتبط با کلاهبرداری،پیگیری مطالبات و حل اختلاف و سایر زمینه های مرتبط با امور حقوقی است.

حسابداری هزینه

حسابداری هزینه که یکی از روش های حسابداری است، گاهی به عنوان زیر مجموعه حسابداری مدیریت شناخته می شود. حسابداری هزینه به ثبت، ارائه، تجزیه و تحلیل و ارزیابی هزینه های مختلف تولید اشاره دارد.

حسابداری هزینه در مشاغل تولیدی بسیار مفید است، زیرا شرکت های تولیدی یک از پیچیده ترین روند هزینه را دارند.

در حسابداری هزینه تمام هزینه های واقعی و استاندارد بررسی می شوند تا مدیران با مقایسه هزینه ای واقعی در تعیین بهبود عملکرد تولید در آینده اقدامات اصلاحی را به روشی بهتر انجام دهند.

حسابداری هزینه به طور کلی به دو بخش اصلی تقسیم می شود حسابداری استاندارد که هزینه های استاندارد به جای هزینه های واقعی به محاسبه ی سود کالای فروخته شده می پردازد. در واقع حسابداری استاندارد مبتنی بر کار آمدی نیروی کار، مواد اولیه و یا خدمات عملیاتی استاندارد است. بدین صورت که در حسابداری استاندارد هزینه های واقعی که تولید یک کالا شامل آن می شود و یا هزینه هایی که برای خروجی مناسب در واقعیت و نه در عمل باید پرداخت شود را محاسبه می کند. به طور مثال اگر شرکتی هزینه های بیشتری در واقعیت به منظور تولید و یا نیروی کار صرف کرده و به سود لازم نرسد، در نتیجه ناچار است از بودجه ی اصلی خود استفاده کند.

دیگری حسابداری بر مبنای فعالیت است که هزینه های مازاد در هر بخش را محاسبه می کند. این سیستم حسابداری بر مبنای فعالیت هایی است که در هر یک از بخش های عملیاتی مانند طراحی کالا، تنظیم ماشین آلات مختلف، توزیع کالا و غیره انجام می شود. هزینه های عملیاتی به طور مثال براساس سرعت دستگاه های تولیدی بررسی می شوند. به این صورت که لازم است براساس سرعت دستگاه، میزان تولید و در نتیجه سود حاصله محاسبه شده و در اختیار مدیریت قرار گیرد.

حسابرسی (Auditing)

درحالی ‌که حسابداری شامل ثبت، بررسی و گزارش همه فعالیت‌های مالی برای یک کسب و کار است اما حسابرسی برای آنالیز مستقل همان فعالیت ‌های مالی طراحی شده است تا اطمینان حاصل شود که یک کسب‌ و کار تراکنش ‌های خود را مطابق قوانین پذیرفته حسابداری ثبت می‌کند.

حسابرسی به معنی اظهار نظر دقیق و بی طرف در زمینه ارزیابی گزارشات مالی با هدف کشف تقلب یا اشتباه در اسناد حسابداری است. کلیه اسناد و صورت‌ های مالی در مرحله حسابرسی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. حسابرسی را می توان به این معنا دانست که درستی یا نادرستی صورت‌ های مالی ثبت شده در واحد حسابداری توسط یک فرد مستقل، سنجیده شود.

بررسی اسناد مالی همراه با نظر حسابرس است. اظهار نظر حسابرس میزان اتکا به صورت ‌های مالی را تأیید یا رد می‌کند. بنابراین رشته حسابرسی به منظور آموزش افرادی است که علاوه بر داشتن تسلط علمی، با سیستم‌های مالی و حسابداری آشنا باشند و توانایی انجام فعالیت های صحیح و موشکافانه بر مبنای شواهد کافی را داشته باشند.

حسابرسان می‌توانند درمورد دامنه ‌ی کارهای حسابرسی خود با شرکت مربوطه بحث کنند. گاهی مدیران شرکت از آنها می‌خواهند برای حصول نتیجه ‌‌‌ای معین فرآیندهای بیشتری انجام بدهند. حسابرسان بسته‌ به ریسک‌ ها و پایش ‌هایی که شناسایی کرده ‌اند، نوع و گستردگی فرایندهای حسابرسی را تعیین می‌کنند.

به طور کلی حسابداری از این جهت اهمیت دارند که اطلاعات دقیقی را برای مدیریت و کارکنان فراهم می‌کند تا بتوانند از طریق این اطلاعات تصمیمات درستی بگیرند. همچنین حسابداری نوعی شاهد قانونی برای وقایعی محسوب می‌ شود که موسسه یا شرکت یک دوره مالی خاص طی کرده و آن تحت عنوان سال مالی نام برده می‌شود.در واقع می‌توان آن را تهیه مجموعه ‌ای از صورت‌های مالی مانند، صورت سود و زیان وضعیت مالی یک شرکت دانست.

استانداردهای بین‌المللی آموزش حسابداری ۱۴۰۰

استانداردهای بین‌المللی آموزش حسابداری 1400

استاندارد های حسابداری مقررات حاکم بر چگونگی انجام کار حسابداری هستند. استاندارد ها به‌ عنوان قواعد پایدار مورد پذیرش همگان قرار می‌گیرند، اما در عمل بطور دائم در تغییر اند. استاندارد های حسابداری معمولاً شامل سه بخش هستند که عبارت اند از شرح مسئله، ارائه راه‌ حل مطلوب، بحث مستدل یا ارائه راه‌ هایی برای حل مسئله می باشد.

استاندارد های بین‌ المللی آموزش حسابداری شامل ۸ استاندارد است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۱ (الزامات ورود به برنامه آموزش حسابداری حرفه‌ ای)

این استاندارد الزامات ورودی برای برنامه‌ های آموزش حسابداری حرفه‌ ای و تجربه کاری که باید از سوی مراجع عضو فدراسیون بین‌ المللی حسابداران رعایت شود را تعیین می‌کند. در این استاندارد به علاوه توضیحاتی درباره چگونگی ارزیابی شرایط ورودی فراهم شده‌ است.

هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که دانشجویانی که امید دارند حسابدار حرفه‌ ای شوند به چنان زمینه آموزشی دست یافته‌ اند که به آن‌ ها امکان می‌دهد شانس معقولی برای موفق شدن در مطالعات خود و امتحانات ورودی و گذراندن دوره تجربه کاری داشته باشند. این استاندارد در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۲ (محتوای برنامه‌ های آموزش حسابداری حرفه‌ ای)

این استاندارد محتوای علمی برنامه‌ های آموزش حسابداری حرفه‌ ای را که داوطلبان باید بگذرانند تا به عنوان حسابدار حرفه‌ ای شناخته شوند، شرح می‌دهد. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که داوطلبان عضویت در مراجع عضو فدراسیون، دانش حسابداری حرفه‌ ای پیشرفته و کافی دارند تا بتوانند به عنوان حسابدار حرفه‌ ای شایسته در محیطی که هر روز بیش از پیش پیچیده می‌شود و تغییر می‌کند، کارکنند. آن بخش از برنامه‌ های آموزش حسابداری حرف‌ های که به معلومات اولیه مربوط است در سه سرفصل اصلی زیر می‌باشد.

  • حسابداری، امور مالی، و معلومات مرتبط
  • معلومات سازمانی و تجاری
  • معلومات فناوری اطلاعات

توجه داشته باشید که این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده‌ است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۳ (مهارت‌های حرفه‌ ای)

این استاندارد، ترکیبی از مهارت‌ های مورد نیاز متقاضیان برای به دست آوردن صلاحیت ۱۸ حسابدار حرف‌ های را مشخص می‌کند. از هدف‌ های این استاندارد این است که نشان دهد چگونه آموزش عمومی که ممکن است از راه‌ های گوناگون و مضامین مختلف به دست آید، می‌تواند در گسترش این مهارت‌ ها سهم داشته باشد. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که متقاضیان عضویت در مراجع عضو فدراسیون، صاحب ترکیب مناسبی از مهارت‌ ها (ذهنی، فنی، شخصی، میان فردی ۱۹ و سازمانی) برای اینکه به عنوان حسابدار حرفه‌ ای کارکنند، هستند. این مهارت‌ ها به حسابداران حرفه‌ ای این توانایی را می‌بخشد که در مسیر شغلی خود به عنوان فرد حرفه‌ ای شایسته در محیطی نیازمند و با پیچیدگی روزافزون، ادای وظیفه کنند.

 مهارت‌ های مورد نیاز حسابداران حرفه‌ ای در ۵ عنوان اصلی زیر طبقه‌بندی می‌شود

  • مهارت‌ های ذهنی ۲۰
  • مهارت‌ های فنی و کارکردی
  • مهارت‌ های شخصی
  • مهارت‌ های ارتباطی و میان فردی
  • مهارت‌ های سازمانی و مدیریت تجاری

این استاندارد به‌علاوه، مطالعات غیرمرتبط با امور تجاری را که در توسعه این مهارت‌ ها دخالت دارد و ممکن است بخشی از آموزش عمومی باشد، مورد اشاره قرار می‌دهد ولی آموزش حسابداری حرفه‌ ای، نگرش‌ ها،

اخلاقیات و ارزش‌ های حرفه ای و الزامات تجربه کاری را که در دیگر استاندارد های بین‌ المللی آموزش مطرح شده را دربر نمی‌گیرد. این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده‌ است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۴ (نگرش‌ ها، رفتار و ارزش‌ های حرفه‌ ای)

این استاندارد دربارهٔ نگرش ها، رفتار و ارزش‌ های حرفه‌ ای بحث می‌کند که حسابداران حرفه‌ ای باید در طول دوره آموزشی که منجربه کسب صلاحیت می‌شود، به دست آورند. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که متقاضیان عضویت در یکی از مراجع عضو فدراسیون، صاحب نگرش ها، رفتار و ارزش‌ های حرفه‌ ای مناسب برای اینکه به عنوان حسابدار حرفه‌ ای کارکنند، هستند. فدراسیون بین‌ المللی حسابداران این دیدگاه را که حرفه حسابداری در سراسر جهان در محیط هایی با فرهنگ‌ ها و الزامات قانونی مختلف کار می‌کند، می‌پذیرد؛ با وجود این، اقدام به فراهم ساختن «آیین اخلاقی برای حسابداران حرفه‌ ای» در سطح بین‌ المللی کرده‌ است. نگرش‌ ها، رفتار و ارزش‌ های حرفه‌ ای به‌طور مستقیم با رسالت فدراسیون برای توسعه و ارتقای حرفه و توانمندسازی آن در ارائه خدمات کاملاً با کیفیت بالا در جهت منافع عمومی، ارتباط دارد. این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده‌ است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۵ (الزامات تجربه کاری)

این استاندارد تجربه کاری را مشخص می‌کند که مراجع عضو فدراسیون بین‌ المللی حسابداران باید اعضای خود را برای کسب صلاحیت حسابدار حرفه‌ ای ملزم به کسب آن کنند. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که متقاضیان کسب صلاحیت حسابدار حرفه‌ ای، تجربه کاری قابل قبولی را در زمان احراز صلاحیت به دست آورده‌ اند تا بتوانند به عنوان حسابدار حرفه‌ ای شایسته کار کنند. پس از کسب صلاحیت ممکن است تجربه و دانش بیشتری لازم باشد تا متقاضیان بتوانند در سطح حسابرس رسمی یا سایر اشکال تخصصی ارتقا پیدا کنند. در هر صورت، برای توسعه و حفظ شایستگی حرفه‌ ای یادگیری تمام عمر لازم خواهد بود. این بیانیه نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده‌ است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۶ (ارزیابی قابلیت‌ها و شایستگی حرفه‌ ای)

این استاندارد الزامات مربوط به ارزیابی نهایی قابلیت‌ ها و شایستگی حرفه‌ ای متقاضیان پیش از کسب صلاحیت را دارا می‌باشد. این استاندارد با موضوع ارزیابی قابلیت‌ های حرفه‌ ای (یعنی دانش حرفه‌ ای، مهارت‌ های حرفه‌ ای، و نگرش‌ ها، رفتار و ارزش‌ های حرفه‌ ای) که در طول برنامه‌ های آموزشی حرفه‌ ای حسابداری کسب شده‌ است، سروکار دارد. در بیانیه «چارچوبی برای بیانیه‌ های بین‌ المللی آموزش»، دانش حرفه‌ ای، مهارت‌ های حرفه‌ ای، و نگرش ها، رفتار و ارزش‌ های حرفه‌ ای به عنوان «قابلیت ها» مورد اشاره قرار گرفته‌ است. قابلیت‌ ها ویژگی‌ هایی است که افراد با برخورداری از آن امکان می‌یابند نقش خود را با شایستگی انجام دهند. صاحب قابلیت‌ ها بودن نشانه خوبی است که فرد توانایی دارد با شایستگی در محیط کار وظیفه خود را انجام دهد. شایستگی ها، مهارت‌ ها و ارزش‌ های حرفه‌ ای معینی ممکن است از طریق تجربه کاری به صورتی بهتر کسب و در محیط کار یا از طریق شبیه‌ سازی محیط کار ارزیابی شود؛ این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۷ (توسعه حرفه‌ ای مستمر ۲۵ (برنامه‌ ای برای یادگیری تمام‌ عمر و توسعه مستمر شایستگی حرفه‌ ای))

این استاندارد موارد زیر را برای مراجع عضو فدراسیون تجویز می‌کند.

  • ترغیب ایجاد تعهد در میان حسابدار ان حرفه‌ ای به یادگیری تمام عمر
  • تسهیل دسترسی به منابع و فرصت‌ های توسعه حرفه‌ ای مستمر برای اعضا
  • ایجاد الگو برای اعضا به منظور توسعه و حفظ شایستگی حرفه‌ ای لازم در حمایت از منافع عمومی
  • نظارت و به اجرا گذاشتن امر حفظ و توسعه مستمر شایستگی حرفه‌ ای حسابداران حرفه‌ ای

این استاندارد مبتنی بر این اصل است که مسئولیت توسعه و حفظ شایستگی حرفه‌ ای لازم برای عرضه خدمات با کیفیت بالا به صاحب کاران، کارفرمایان و سایر ذینفعان به عهده شخص حسابدار حرف‌ های است. این استاندارد در می ۲۰۰۴ منتشر شده و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۶ الزامی بوده‌ است.

  1. استاندارد بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره ۸ (شایستگی لازم برای حسابرسان حرفه‌ ای)

این استاندارد شایستگی لازم برای حسابرسان حرف های، شامل کسانی را که در محیط ها یا صنایع خاص کار می‌کنند برمی‌شمرد. برای مراجع عضو فدراسیون ضروری است رویه‌ ها و مقرراتی تنظیم کنند که به اعضا اجازه می‌دهد الزامات این استاندارد را پیش از آن که نقش حسابرس حرف‌ های را بر عهده بگیرند، برآورده سازند. مسئولیت ایجاد و ارزیابی شایستگی مورد نیاز، بطور مشترک بردوش مراجع عضو فدراسیون، سازمان‌ های حسابرسی، مراجع تنظیم مقررات و سایر اشخاص ثالث است.

یک استاندارد خاص برای حسابرسان حرفه‌ ای از آن جهت لازم است که عملکرد شایسته در این زمینه مستلزم دانش تخصصی است. به علاوه، اشخاص ثالث و عموم مردم به حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی اتکا می‌کنند. این استاندارد مبتنی بر زمینه‌ ای است که به وسیله استاندارد های بین‌ المللی آموزش حسابداری شماره‌ های ۱ تا ۷ برای حسابداران حرفه‌ ای ایجاد شده است. این استاندارد در ژوئیه ۲۰۰۶ منتشر شده و رعایت آن از تاریخ اول ژوئیه ۲۰۰۸ برای تمام حسابرسان حرفه‌ ای الزامی و بکارگیری زودرس آن نیز مجاز است. به همین جهت فدراسیون بین‌ المللی حسابداران کوشش نموده‌ است تا با توجه به رسالت جهانی خود که همانا برقراری و ترویج استاندارد های حرفه‌ ای با کیفیت بالا و افزایش و تقویت هماهنگی استاندارد های مزبور در سطح جهان است، به تقویت حرفه جهانی حسابداری و ارتقای سطح دانش، مهارت‌ ها، ارزش‌ ها، اخلاق و نگرش‌ های حرفه‌ ای کارکنان کمک نماید.